امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم
باز امشب در اوج آسمانم رازی باشد با ستارگانم
امشب یکسر شور و شوقم از این عالم گوئی دورم
از شادی پرگیرم که رسم به فلک سرود هستی خوانم در بر هور ملک
در آسمانها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم
امشب یکسر شوق شورم از این عالم گوئی دورم
با ماه پروین سخنی گویم و ز روی مه خود اثری جویم
جان یابم زین شبها جان یابم زین شبها
ماه و زهره را به طرب آرم وز خود بی خبرم زشعف دارم
نغمه ای بر لب ها نغمه ای بر لبها
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |